مجله دیلمان شماره چهارم آبان 1395
سلام. “این کانال گیله قصه است که هر شب ساعت ۱۱:۳۰ یک داستان گیلکی صوتی پخش می کند.” این نخستین تلاش منسجم و نوآورانه در یک فضای جدید ارتباطی (کانال تلگرام) بود که مورد استقبال وسیع هم قرار گرفت. پروژه گیله قصه از حدود یک سال پیش کلید خورد و هنوز هم ادامه دارد. ایده ای شخصی که باور داشت می تواند از ظرفیت تکنولوژی های ارتباطی برای حفظ و تقویت فرهنگ بومی گیلان استفاده کند. نویسندگانی که داستان های گیلکی خود را به شکل شفاهی در استودیو ضبط می کردند تا این بار به شکلی جدید با مخاطب ارتباط برقرار کنند. حاصل کار اکنون بسیار عجیب و باورنکردنی است. پرویز فکر آزاد مدعی است برخی داستان های گیلکی منتشر شده در تلگرام، تا ۵۰ هزار بار بازدید داشته اند. اگر این حرف درست باشد و این بازدیدها همراه توجه باشد، داستان گیلکی ارتباط بسیار قدرتمندی با مخاطب بر قرار ساخته است. درباره این ایده و آینده آن با مبدع آن، پرویز فکر آزاد (نویسنده متون گیلکی و منتقد ادبی) گفت و گو کردیم.
س: چطور شده كه به فكر داستان صوتي افتاديد؟ ايجاد يك كانال كه قصه هايي به صورت صوتي در استوديو ضبط مي كند و به رايگان در اختيار عموم گيلانيان قرار مي دهد.
خواندن متن گیلکی حتی برای خود نویسنده ها هم کمی دشوار بنظر می آید. چون چشم و ذهن هنوز با آن ارتباط برقرار نکرده. تجربه شیون فومنی که از تکنیک روز – نوار کاست – اشعار خود را به گوش مردم رساند الگویی بود که مدت ها ذهنم را درگیر کرده بود که چرا با قصه خوانی، گیلکی را بین مردم نبریم. ایجاد کانال داستان شب فارسی که دست اندرکاران آن از دوستان هستند هم این انگیزه را بیشتر کرد و گیله قصه راه اندازی شد.
س: هدف اوليه و چشم انداز اين كار چه بود و تا چه حد به آنچه مي خواستيد رسيديد؟
هدف اولیه این بود که به بهانه خوانش قصه ها توسط نویسندگان حرفه ای، گیلکی نویسی و ایجاد متن منثور گیلکی را بین مخاطبین ترویج کنیم. بین جوانان و گیلکانی که حتی به گیلکی حرف نمی زنند. نه تنها در گیلان بلکه از سایر شهرها و برخی کشورها، گیلک ها مثل اقوام دیگر بدنبال هویت خود هستند و زبان این میراث هزاران ساله، آنان را ترغیب کرد که برای اولین بار به گیلکی بنویسند. حتی کسانی که نویسنده نبودند، دست به قلم بردند و نوشتند و خواندند.
تا رسیدن به هدف که نوشتن و خواندن همه گیر متن به گیلکی، هنوز فاصله داریم ولی هدف دور از دسترس نیست
س: واكنش نويسندگان درباره ايستادن در مقام يك نقال چه بود؟ آيا چهره هاي برجسته در اين پروژه با شما همكاري كردند؟
خوشبختانه اکثر نویسندگان پاسخ و انرژی مثبت دادند. کمتر نویسنده ای پیدا می کنید که جلوی میکروفن گیله قصه، داستانش را روایت نکرده باشد. بسیاری از این عالیجنابان تجربه ضبط رادیویی نداشتند. یعنی در طول تاریخ ایجاد رادیو، جلوی میکروفونی قرار نگرفته بودند. این کم کاری ارگان های رسمی را گیله قصه تا حدودی جبران کرد و ادامه خواهد داد. نمی خواهم از استادانم که منت و وقت گذاشتند و آمدند خواندند یکایک نام ببرم. ولی اگر شما نویسنده برجسته ای می شناسید که تاکنون برای گیله قصه نخوانده باشد به من معرفی کنید
س: خيلي از داستان نويسان گيلان اعتقاد دارند كه علت نابودي يا فراموشي زبان گيلكي، شفاهي بودن آن بوده است. بر اين اساس معتقدند اگر گيلكي مي توانست بيشتر منثور و مكتوب باشد موفق تر مي بود. نظر شما در اين موضوع چيست؟
اصلا هدف اصلی همانطور که عرض کردم ترغیب برای ایجاد متن گیلکی ست. ما در متن منثور بسیار فقیریم. اینکه فرهنگ صرف شفاهی، زبان را فقیرتر خواهد کرد صد در صد درست است. ولی در گیله قصه بدیهی ست که بدون ایجاد متن، داستانی خلق نمی شود. در بین داستان های پخش شده تاکنون، بیش از نیمی از آن به تازگی و برای گیله قصه نوشته شده. اینکه به صورت برنامه ایی رادیویی عرضه می شود دلیل برشفاهی بودن صرف آن نیست. هر زبانی در عرصه های مختلف هنری می تواند جلوه گری کند. در کتاب و نشریات و فیلم و در یک برنامه رادیویی و در گیله قصه. با این توضیح که برنامه ایی داریم که به کمک حوزه هنری استان -که استودیو در اختیار ما گذاشت و تنها نهاد دولتی ست که به ما در ایجاد برنامه ها پاسخ مثبت داد، – یک مولتی مدیا از متن و صوتِ قصه های منتخب منتشر کنیم. البته تا رسیدن به این هدف کار زیادی باید انجام دهیم.
س: زبان گيلكي در مقايسه با زبان فارسي سابقه توليد متن منثور ندارد. مي دانيم كه نثر ادبي سرمايه اي براي حفظ زبان ها است. آيا راه پيش روي ما با توجه به قلت مكتوبات و كثرت شفاهيات به سمت زوال و نابودي است؟
در پاسخ سئوال قبل عرض کردم. هدف گیله قصه ایجاد متن منثور است منتها با روشی نوین و با ابزارهای عصر. در حال ایجاد اپلیکیشن و سایت گیله قصه هستیم. در آنجا در حد بضاعت خودمان سعی در بارگذاری متن خواهیم داشت. ولی ایجاد نثر ادبی فقط که به عهده یک برنامه رادیویی نیست. این همه تشکیلات و موسسات دولتی و غیر دولتی باید گوشه ای از کار را بگیرند. در هر صورت اگر متن منثور با خوانش شفاهی نویسندگان همراه باشد، مثل بحرانی که در فارسی هم به نوعی امروزه دچار آن شده ایم، جذابیت و ماندگاری زبان را بیشتر تضمین خواهد کرد
متون کهن فارسی اگر نبود، زبان ملی ما اکنون سرنوشتی دیگر داشت. ولی شما می بینید که در همین عصر کنونی شوربختانه، نشر کتاب های داستان به تیراژ ۳۰۰ عدد نزدیک شده. پس بحران، عمومی است.
ما اول جوان ها و نسل کنونی را به گیلکی حرف زدن عادت بدهیم خیلی هنر کرده اییم
س: از ديد شما آيا گيلكي در دهه هاي آينده مي تواند خودش را از بحران فعلي برهاند و زايايي و زندگي دوباره پيدا كند؟
واقعا نمی توانم در این باره پاسخ مشخصی بدهم. کنشگران زبان و ادب گیلکی با همکاری دستگاه های مسئول دولتی باید حداکثر سعی خود را بکنند. با ایجاد ابزارهای جدید، کار برای حفظ و اشاعه زبان مادری، آسانتر از گذشته شده. من همیشه امیدوارم. عادت دارم آینده را روشن ببینم.
س: هدف شما حفظ زبان گيلكي و تهيه آرشيو نقل هاي قديمي است يا اينكه مي خواهيد در ادبيات تحركي بوجود آوريد؟ بازگشت به گيله قصه به چه معناست؟
هدف ما ایجاد متن منثور است و بهانه ای است که گیلکی بشنویم و یاد بگیریم و گب بزنیم. در گیله قصه، عمده داستان ها به شیوه داستان نویسی معاصر است. تعداد نقل بسیار کمتر از متون نوشته شده ست. گیله قصه به بانک لهجه ها و گویش های گیلکی تبدیل شده و بسیاری از زبانشناسان در حال رصد ما هستند. گیله قصه شاید تحولی در ادبیات داستانی ایجاد کند. بطور مثال تعدادی از فارسی نویسان گیلانی در حال نوشتن متن گیلکی و خوانش آن برای گیله قصه هستند و چند نمونه هم تاکنون پخش شده
س: آيا مي شود نقل ها و نقالي را و تكنيك هاي نقل را به صورت كارگاه هاي آموزشي تدريس كرد؟ چنين تخصصي در ميان نقالان و نيازي ميان مخاطبان گيلاني وجود دارد؟
چرا نشود. ولی گیله قصه با توجه به کار داوطلبانه و بی اجر و مزد دنیوی، تشکیل کارگاه آموزشی را در برنامه های خود ندارد. ضمنا نقالی را با داستان خوانی متفاوت می دانیم. نقالی شیوه ایی نمایشی تر و آیینی ست که متولیان دیگری می خواهد. ولی اینکه مردم تشنه شنیدن نقل و قصه های قدیمی به روشی جذاب هستند شکی نیست.
س: برخي معتقدند كه گيلكي با وجود تنوع لهجه ها هرگز نخواهد توانست زبان مكتوب خوبي باشد چون لهجه معيار بدست نمي آيد. آيا به اين دليل شما به نقل شفاهي توجه كرده ايد؟
علاوه بر ایجاد متن منثور با لهجه های مختلف، حرف زدن روزمره و تدریس آن در مدارس، به شکل گیری زبان معیار کمکک خواهد کرد. تعامل لهجه ها و گویش ها در گیله قصه، گوش گیلکان را عادت خواهد داد تا در پروسه ایی زبان معیار شکل گیرد. البته این یک آرزوست.
س: آينده پروژه گيله قصه چيست؟ از جانب مخاطبان خود چه پاسخي گرفتيد؟ اكنون كه تعداد زيادي از قصه ها روي كانال در اختيار مردم است خودتان از اين موضوع احساس رضايت داريد؟
آینده این پروژه امیدوارکننده خواهد بود. آینده را همین الان ترسیم می کنیم.
مخاطبان ارتباط خوبی با ما دارند. قصه های ما توسط رسانه های دیگر دست به دست می شود. برخی از قصه ها تا مرز جهل و پنجاه هزار بازدید دارند. برخی رسانه های مکتوب هم ستونی برای گیله قصه و گیلکی داستان باز کرده اند. برخی روزنامه ها، در هفته سه تا چهار بار گیله قصه چاپ می کنند. بنظر شما نباید احساس رضایت خاطر کنم؟