بایگانی دسته: آثار هنری
نشانی
تهران دیگر سپانلو ندارد
محمدعلی سپانلو شاعر، روزنامه نگار، منتقد ادبی و مترجم سرشناس ایرانی در سن ۷۵ سالگی درگذشت.
وی از روز سه شنبه ۱۵ اردیبهشت به علت ناراحتی ریوی و تنفسی در بخش ICU بیمارستان سجاد بستری شده بود.
محمد علی سپانلو یکی از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران که به او لقب «شاعر تهران» داده اند، متولد ۱۹ آبان ۱۳۱۹ بود که کتابهای شعری همچون «خانم زمان»، «منظومه خاک» «ساعت امید» و «پاییز در بزرگراه» از او به جای مانده است که از این میان «خانم زمان» و «خاک» به همراه دو منظومه دیگر به نامهای
«پیادهروها» و «هیکل تاریک» مجموعهای را با عنوان «منظومه تهران» تشکیل دادهاند.به تازگی دو کتاب از او روانه بازار شده بود که یکی از آن ها در برگیرنده نقدها و مقالات ادبی و هنری و دیگری مجموعه ای از گفت و گوهای این شاعر بود.
سپانلو همچنین در فیلم های رخساره به همراه میترا حجار در سال ۱۳۸۰، شناسایی (۱۳۶۶)، ستارخان (۱۳۵۱) و آرامش در حضور دیگران (۱۳۵۱-ساخته ناصر تقوایی) به ایفای نقش پرداخته است.
«هسا شعر»؛ سرودهای برای این روزها
هسا شعر که برخی آن را شبیه به هایکوهای ژاپنی دانستهاند، در واقع سبکی مدرن از شعر گیلکی و در ادامه مازندرانی است که در آغاز سالهای دهه هفتاد از سوی شاعران گیلک زبانی چون «محمد بشرا»، «رحیم چراغی» و «محمد فارسی» بنا نهاده شد.
در بعضی از اشعاری که با این سبک سروده شدهاند، به رغم مدرن بودن، فضای بومی طبیعت گیلان جریان دارد و کمتر اثری از شهر و شهرنشینی امروز وجود دارد. مثلا «هوشنگ عباسی» سروده است:
استکان چای
کوجی بانی گیشه/ عروسک قدیمی
عروسکی قدیمییم
میان صندوقچه کهنهَ ت
از کودکیَ ت بپرس
خبرَ حال مرا دارد؟
شعر اصلی گیلکی:
ایتا قدیمی گیشهیم
تی کهنه صندوقچه میان
واپرس تی کوجی بانییا
جه می حال خبر داره؟
اودوشته روزگار
می جانَه
دوکود تی بی وفایی کاسه میان
…
مکیده روزگار
جانم را
ریخته در کاسهی بی وفاییَ ت
مهربانی گرافی
با خودم گفتم ای وای! کی نوبتم میشه؟ منشی برگه ای دستم داد و گفت فعلا شش هفت لیوان آب بخورید و راه برید تا صداتون کنم
توی سالن انتظار جایی برای نشستن وجود نداشت ولی در اتاق مجاور چند صندلی خالی بود و زنی در قُطر اتاق قدم می زد. نشستم و در بطری را باز کردم و یک لیوان آب ریختم و خوردم.
اگر مثانه ام زود پر بشه و نوبتم نشه؟ بازم ناچار بشم مثل دفعه قبل تخلیه کنم و نوبتم از بین بره چی؟ ای وای با این درد پهلو چکار کنم؟
انگار فکرم را خوانده باشد گفت: نگران نباشید. گفتم: آخه از راه دور اومدم. شب هم بشه دیگه مصیبته واسم رانندگی کردن. والله نمی دونم چی میشه باز این دفعه.
دیگر به او نگفتم یعنی خجالت کشیدم که بگویم خیلی نمی توانم خودم را نگهدارم. نگاه تکیده اش را به من دوخت و گفت: نگران نباش درست میشه.
بطری آب خالی شده بود که مرد جوانی داخل اتاق آمد: ادامه خواندن مهربانی گرافی
فال
فال قهوه راست میگفت
پُر نمیشود با دست تو دیگر
این فنجان خالی
مادر
پر میگیرد
کودکی یم
وقتی ترا به خاطر میآورم
حجم خانه
برای بزرگیات کم است
…
گیلکی:
پراَ گیره
می کوجی بانی
وختی ترا خاطر آورم
خانه حجم
تی بزرگی ره کمه
عکس نوشت
عکس نوشت
عکس نوشت
عکس نوشت
عکس نوشت
عکس نوشت
عکسهای اینستاگرام پرویز فکرآزاد
در ادامه عکسهای صفحه اینستاگرام پرویز فکرآزاد قابل مشاهده است
عکسخوانی
فیلم برگزیده جشنواره زبان مادری
فیلم کوتاه”گاره سری”اثر پرویز فکرآزاد به عنوان فیلم برگزیده اولین جشنواره زبان مادری”گیلان زاکان” انتخاب شد.
این جشنواره در روز دوم اسفند ۱۳۹۴ برابر با ۲۱ فوریه ۲۰۱۵ و در روز جهانی زبان مادری در رشت برگزار گردید.
گاره سری به معنی لالایی ست.
“Gare Sari” (=lullaby), a film by Parviz Fekrazad has been nominated as the best film in the first mother tongue festival called “Guilan zakan” (=Guilan children).
This festival held in 21st, February 2015 (International day of mother tongue) in Rasht, Iran.