متن مصاحبه اختصاصی پایگاه خبری تحلیلی رشت۲۰ با پرویز فکرآزاد عیناً و بدون دخل و تصرف:
استاد پرویز فکرآزاد از اساتید برجسته داستاننویسی گیلکی در دفتر حضور یافت. استاد فکرآزاد در ابتدای این گفتگو با خبری خوش در خصوص بازسازی گلدسته مسجد گلدسته ساغریسازان رشت گفت: مسجد گلدسته ساغریسازان یک بنای تاریخی است. در سال ۶۹ مناره تاریخی این مسجد که به عنوان یک نماد شناختهشده بود در اثر زلزله تخریب شد و هیچ ارگانی حاضر به تعمیر و بازسازی این بنای قدیمی نشد تا اینکه پیشنهاد بازسازی مناره که به گلدسته معروف است به جناب آقای مهندس حسن قطبزاده که فردی خیر و ساغریسازانی است داده شد.
وی ادامه داد: پس از طی مراحل قانونی کار و تهیه نقشه معماری این سازه توسط مهندس سیدجلیل میرباذل که در مجموع حدوداً هفت سال طول کشید، بالاخره کلنگ احیای دوباره این بنای بزرگ زده شد و تا امروز هم اسکلت فلزی این مسجد تاریخی، ساخته شده است. طی هماهنگیهایی که با دکتر ولی جهانی معاون میراث فرهنگی صورت گرفته درباره طراحی نمای بیرونی بدنه ی این گلدسته تاریخی هم به اشتراک نظر رسیدیم.
“تاریخچه ی مختصر داستان گیلکی”
استاد فکرآزاد در خصوص داستان گیلکی اظهار داشت: اولین فردی که داستاننویسی گیلکی را به شیوه معاصر و مدرن شروع کرد، استاد “محمود طیاری” بود که داستانهای کوتاه گیلکی “پیله برفی سال ” را به گفته ی خود ایشان، در دهه پنجاه نوشت ولی در سال ۱۳۸۴ این کتاب توسط نشر گیلکان منتشر شد. در هرحال از نظر چاپ داستان گیلکی در نشریات، اولین داستان گیلکی در نشریه دامون در سال ۱۳۵۸ به چاپ رسید که زندهیاد “محمود اسلام پرست” آن را با نام “رابان اگر وهلید” یا حلزونها اگر بگذارند، نوشته است. تا قبل از آن، ما داستانهای گیلکی در قالب معاصر امروزی نداشتیم و بیشتر به شکل نقل و قصه منتشر می شد. بنابراین می شود گفت که اولین اثر داستانی چاپ شده به زبان گیلکی اثر زندهیاد محمود اسلام پرست است. مجموعه داستان او، بنام “نام اویر” پس از فوتش در سال ۱۳۹۵ به همت پسران خوبش و استاد “محمدتقی پوراحمد جکتاجی” توسط نشر گیلکان به چاپ رسید. مجموع کتابهای داستان گیلکی به چاپ رسیده تا امروز حدود یازده عنوان است که با توجه به تاریخچه زبان و ادبیات گیلکی، بسیار اندک محسوب می شود.
فکرآزاد درباره ی چگونگی شکل گیری کانال گیله قصه در فضای مجازی گفت: نهاد مردمی خانه فرهنگ گیلان پس از تاسیس در سال ۱۳۸۰ در کنار پرداختن به امور هنری دیگر، به فعالیت موثر در حوزه گیلان شناسی پرداخت که بعد از چند سال به دو گروه داستان گیلکی و شعر گیلکی به فعالیت خود ادامه دادند. زندهیاد محمود اسلام پرست، هادی غلام دوست، م. پ جکتاجی سردبیر نشریه گیله وا، علیرضا بشردوست، مسعود پورهادی و غلامحسن عظیمی و چند نفر دیگر جزء اولین نفراتی بودند که گروه داستان گیلکی را شکل دادند. این گروه با همین تعداد و سپس با حضور جوانانی مثل امین حسن پور، میرعماد موسوی، سهیل سجودی، مسعود حقانی و چند نفر دیگر بکار خود ادامه داد. داستانها در گروه به شکل کارگاهی ارائه و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. جناب پوراحمد جکتاجی داستانهای گیلکی را قبلا در نشریه دامون و حالا در مجله وزین گیله وا به چاپ می رساند. یعنی ایشان اولین فردی هست که به نشر داستانهای گیلکی مبادرت ورزیدند. البته نشریات دیگر هم بخصوص در سال های اخیر و پس از تشکیل کانال گیله قصه و تولید متون داستانی گیلکی، شروع به چاپ این آثار کردند و می کنند. با ورود به عصر ارتباطات و پیشرفت روز افزون رسانههای مجازی و راحتی ارتباط، و البته متاسفانه دوری مردم از خواندن روزنامه و کتاب، به این فکر افتادیم که از فضای جدید نیز به بهترین شکل استفاده کنیم.
این محقق و پژوهشگر ادامه داد: زنده یاد شیون فومنی بود اولین نفری بود که از تکنولوژی روز برای انتشار آثار خود استفاده کرده است. با الهام از گروه داستان گیلکی که هرماه یک جلسه در خانه فرهنگ گیلان برگزار می کند، به فکر افتادم به شیوه ی شیون فومنی، در حوزه داستان هم فعالیت در فضای مجازی را شروع کنیم تا داستانها به صورت صوتی به میان مردم برود و بتواند در ارتقای ادبیات و زبان گیلکی نقش خود را بازی کند. همزمان با این تفکر با محمدامین چیتگران ادمین کانال داستان شب آشنا شدیم و از او مشورت گرفتم. کانالی با حدوداً ۲۵ هزار عضو که هر شب داستانی از مجموعه داستانهای فارسی را منتشر میکند. از مهرماه سال ۹۴ شروع به جمعآوری داستان نمودم و چون مجموعهی ساغرزانی(ساغریسازانی) را آنلاین و چهارشنبه ها در گروه وارش گیلان، بخش گیله گب(به کوشش “فرنود صالح”و همکاری “شهرام دفاعی”از شاعران و نویسندگان گیلان ) در ۱۲۴ صفحه نوشته بودم را آماده ضبط کردم و از دوستانم اردشیر لرد (تدوین گر و فیلمساز) کمک گرفتم و از ایشان خواستم چند داستان گیلکی هم بنویسد و همینطور از آقای حسین ابراهیمزاده معبود که شاعر بودند نیز درخواست کردیم برای ما داستان گیلکی بنویسند و حتی چندین داستان از چخوف به گیلکی ترجمه کردیم. حدود ۳۰ داستان جمعآوری و ضبط و دیچین واچین(تدوین) شد که قریب ۱۵ تای آنها از مجموعه ساغرزانی بود و بقیه هم با کمک دوستان جمعآوری شد و آهنگ “امیلی” از “یان ترِسِن” را هم برای تیتراژ انتخاب کردیم. ۱۱ آبان ۱۳۹۴ کانال تلگرامی با ۲۰۰ عضو کلید خورد و با استقبال بینظیر به ۸۰۰ عضو در عرض چند روز رسید و در کمتر از یک سال بیش از سه هزار نفر عضو گیله قصه شدند.
وی اضافه کرد: ایرادی که وجود داشت این بود که ما پس از مدتی تمام داستانهای گیلکی که داشتیم در کانال منتشر کردیم و داستان زیادی برای انتشار نداشتیم. تصمیم گرفتیم از هفت روز هفته فقط سه روز داستان بگذاریم. بعد به این فکر افتادیم که از نویسندگان گیلانی فارسی نویس که تجربه ی نوشتن یکی دو داستان گیلکی را هم داشتند بخواهیم که با ما همکاری کنند. از خانم نرگس مقدسیان که صاحب چند کتاب داستان فارسی است خواستم که بیشتر داستانهای گیلکی بنویسند و همچنین از استاد مجید دانش آراسته که از نویسندگان بزرگ و قدیمی نسل اول داستان نویسی فارسی در گیلان هستند و حدود ۳۰ کتاب دارند و بیش از ۸۰۰ داستان کوتاه و ۴ رمان نوشتهاند، تقاضا کردیم. ضمن اینکه از علاقهمندان که میتوانستند داستان بنویسند یا نقل کنند دعوت کردیم و موفق شدیم که با ۱۸ نویسنده گیلکی نویس، کارگاه مجازی گیله قصه را راه اندازی کنیم.
فکرآزاد خاطرنشان کرد: گویشی که برای داستانها در نظر گرفتهشده فقط مخصوص رشت نیست، بهتمامی لهجهها و گویشها، داستان تهیه و پخش می کنیم. از همان سال اول فعالیت، شروع به تولید متن داستانی در کارگاه کردیم و برای اینکه کار حرفهایتر شود به حوزهی هنری مراجعه کردیم و این نهاد امکاناتش را در اختیار ما گذاشت و ضبط حرفهای انجام دادیم. سپس از نویسندگان حرفهای دعوت کردیم؛ از جمله رحیم چراغی، زندهیاد سیامک یحیی زاده، م. پ. جکتاجی، محمد بشرا، زهرا علیزاده، زهرا اکبر زاده، ابوالقاسم جلیل پور، مژگان عطرچیان، غلامحسین عظیمی، مسعود پورهادی، علیرض بشردوست، انسیه خسروی، نغمه دهقانی و چند نفر دیگر که همگی محبت کردند و دعوتم را پذیرفتند. در حال حاضر بیش از ۱۵۰ داستان گیلکی ضبط شده، که در آرشیو حوزه هنری گیلان موجود و به تولید رسیده است. تنوع گویشهای گیلکی از شرق تا غرب در مجموعه ما جمعآوری شده است و هیچ تعصبی به گویش خاصی نشان ندادیم و نمی دهیم. در گیله قصه ما مشکل خط داریم. چون خط مشخصی برای زبان گیلکی نداریم، البته کارهایی در این زمینه صورت گرفته، برای مثال خط “گیله وا”که جناب جکتاجی ایجاد کردند و خط “ورگ” که امین حسن پور با همراهی چند نفر دیگر روی آن کار کرده اند.
این داستاننویس گیلانی تصریح کرد: نظر شخصی بنده در خط، استفاده از علائم و حروف موجود هست. رایزنی هایی هم کرده ام تا بتوانیم با حضور استادان دانشگاه و کنشگران موثر خط و زبان و ادبیات گیلکی، گروهی را برای ساماندهی و ایجاد خطی مشترک به کمک خانه فرهنگگیلان و پژوهشکده گیلان شناسی دانشگاه گیلان تشکیل دهیم.
فکرآزاد افزود: در ابتدای کار گیله قصه، هدفگزاری کرده بودیم که چون صدای هیچ گویشوری در جایی به صورت آرشیو ثبتنشده بود، داستانهای گیلکی را به صورت یک بانک اطلاعات گویش ها و لهجه های گیلکی ارائه دهیم که هم مردم بهره ببرند و هم پژوهشگران دانشگاهی و غیره. حالا تقریباً گویشی نیست که توسط ما ثبتنشده باشد. بعد کم کم این کانال تبدیل شد به تنها پایگاه داستان گیلکی.
وی اذعان داشت: من ۴ عنوان کتاب آماده چاپ دارم که یکی از آنها مجموعه “ساغرزانی” است. ساغرزانی شخصیتی طناز هست که کارهای جدی میکند و حرفهای جدی و طنز توامان می زند. ماجراهای او از زمان کودتای مصدق تا زمان معاصر را در بر میگیرد که به شکل رمان ولی با داستانهای مختلف نوشتم. کتاب دوم مجموعه “کفاش عمو” است. کتاب سوم به اسم “من ومی زاک” را با الهام از کتاب “اریک اوزر”ولی برای بزرگسالان نوشتم. اولین کتاب “داستانهای گیلان”هم، توسط نشر شالی آماده چاپ و منتظر مجوز است. شامل ۳۳ داستان از ۳۳ نویسنده با ده گویش گیلکی. هدف اینست که بیشتر متن داستانی تولید کنیم و بنا را طوری بگذاریم که بعد از ما هم ادامه یابد.
فکرآزاد در باره از بین رفتن زبان گیلکی گفت: زبان یک موجود زنده است زمانی به وجود میاید و رشد میکند و از بین میرود ولی آنچه اهمیت دارد این است که بتوانیم طول عمرش را زیاد کنیم. این کار هم باید به کمک خط و آموزش انجام شود. ضرورت آموزش زبان و خط در گیلان احساس نشد و این ضربه بزرگی به ما وارد کرد. تکثر فرهنگی در هر کشور باعث ارزش بخشیدن به تمام فرهنگ آن کشور میشود. بهعنوان مثال اگر در فارسی بخواهیم یک واژه نوستالژی را ترجمه کنیم اصلاً واژهای بهغیر از تاسیان پیدا نمیکنیم. بنابراین ما هرچه به اقوام، زبان، فرهنگ اهمیت بدهیم به غنای فرهنگی آن کشور کمک کردهایم؛ ما هیچ راهی غیر از آموزش زبان نداریم. زبان گیلکی شامل چندین گویش است، مثلاً گویش فومنی، شفتی، رشتی صومعهسرایی، رضوانشهری، انزلی چی، آستانه ای، سیاهکلی، دیلمی، لاجونی، رودسری، رحیمآبادی، لنگرودی، چابکسری، اشکوراتی، خشکبیجاری و لشت نشائی و…که باید مد نظر قرار گیرند. کتابخانه سبزه میدان از ما خواست که عصرهای گیله قصه ای برگزار کنیم، حالا در ماه یکبار در آنجا قصه خوانی برگزار می شود.
وی افزود: درخواست من از مسئولان این هست که بیش از این به حرف مردم گوش کنند. علیالخصوص با هنرمندان مهربانتر باشند. در صدور محوز برای چاپ آثار و دیگر فعالیت های هنرمندان زودتر اقدام کنند.
فکرآزاد ادامه داد: اولین مراسم قصهخوانی اخیراً پس از اخذ مجوز در فضای باز سبزهمیدان رشت برگزار شد که از آقای رسول حقدوست که چهرهای تلویزیونی هستند نیز دعوتشده بود. منتها ایشان بیشتر قصهگو هستند و نقل میگویند و کارشان هم بسیار ارزشمند است. نقل جزو ادبیات داستانی است که سینهبهسینه به ما رسیده و پدیدآورندهاش مشخص نیست ولی داستان نوشته میشود و ما داستان را تولید میکنیم.
این ادیب گیلانی ادامه داد: حدود دو سال پیش که تلگرام دچار اختلال شد به این فکر افتادیم که فقط روی تلگرام نمیشود حساب باز کرد و ممکن است بهزودی از بین برود. پس فوراً قصههای خودمان را از تلگرام به آرشیوی دیگر منتقل کردیم. سپس آقای علیرضا مؤید احمدی که بخاطر پیشنهاد و طراحی اپلیکیشن گیله قصه جا دارد از زحماتشان قدردانی کنیم، وبسایتی تحت عنوان “گیله قصه” و اپلیکیشن آن را هم طراحی کردند. سرانجام توانستیم در نوروز سال ۹۶ این اپلیکیشن را معرفی کنیم و داستانهای گیلکی صوتی را اغلب به همراه متن و عکس داخل آن آپلود کردیم. علاقمندانمی توانند به وبسایت ما مراجعه کنند و اپ گیله قصه را دانلود و نصب و از داستان های صوتی همراه متن استفاده کنند. طراحی لوگوی گیله قصه، کارِ خانم آزیتا کنعانی است که مدیرمسئول نشر شالی و از نویسندگان کارگاه گیله قصه هم هستند. لازم است از زحمات همه عزیزانم بخصوص در کادر فنی که زحمت همکاری و تدوین و پخش را انجام می دهند تشکر و قدردانی کنم: اردشیر لرد، جواد اصغری، کیا حدائقی، فرشید آقام علی، بهزاد یاحید، مسعود روشن، علیمحمد اقبالدار و نویسندگان کارگاه داستان گیله قصه.