کهکی

 

كهكي ؛

 
لحظه ي ديدار تورا

 
باد پاييز هم از شاخه ي ياد

 
نتواند ريزد.

 
كاش عاشق شده بودم

 
وتورا همچو دليران كويري،

 
شبي از كلبه ي خشتي حقيرت ،

 
مي ربودم؛

 
كاش عاشق شده بودم.

تابستان 54

كهك .

همچنین بخوانید:   هنر ماندن (داستان كوتاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *