زاکانه مدرسه فارسانه. بازار شِه. خرید کونه. خو مارَ خانه سر زنه و اونی انسولینَ تزریق کونه. واگرده دوواره مدرسه، زاکانه بره خانه. اَشانه نهاره دهه. ظرفَ ظروف شوره. تختخوابَ رو دراز کشه و هتو کی خو مردَ عکسه فاندیره به خوابا شِه.
برگردان:
بچه ها را به مدرسه می رساند. به بازار می رود. خرید می کند. به خانه مادرش سری می زند و انسولین او را تزریق می کند. برمی گردد مدرسه و بچه ها را به خانه می برد. ناهارشان را می دهد. ظرف ها را می شورد. روی تختخواب دراز می کشد و در حالی که به عکس شوهرش نگاه می کند به خواب می رود.